علاقمندان وبلاک ستاره بامیان

۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبه

سال نو تان مبارک باد (1393)

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار

یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

حلول سال نو و بهار پرطراوت  نشانه قدرت خدا   مهربان (ج)و تجدید حیات طبیعت می باشد
این مناسبت فرخنده و بهار طبیعت را به تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و سال سرشار از برکت و معنویت را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شما ارجمندان استدعا دارم .

 

 


۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

تجلیل از شصت و ششمین زاد روز ابر مرد تاریخ شهید مزاری


از شصت و ششمین سال روز  میلاد گرامی  ابر مرد تاریخ و شهید راه عدالت  عبدالعلی مزاری  در بامیان چوک شهید مزاری در محضرتندیس شهید آزاده با حضور هزاران نفر  متشکل از فعالان مدنی ، استادان دانشگاه ،علما ، دانشجویان و شاگردان مکاتب تجلیل شد . ضمن صحبت پیرامون شخصیت  شهید بزرگ اشتراک کننده ها  حمایت خود را از تحصن دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی کابل  اعلان نموده  و با خواندن قطع نامه  از دولت  خواستن تا به خواسته های این دانشجویان رسیده گی  صورت گیرد .

قطعنامه گردهمايي فعالين مدني باميان در رابطه با تحصن دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه كابل،

چنانچه در جريان قرار داريد از شش روز  به اين طرف دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه كابل برعليه نابرابري و  و تعصب دست به اعتصاب غذايي زده  و خواسته هاي شان را از طريق يك عمل انساني و مدني بيان كرده اند كه عبارت از ايجاد تغيير ومحو تبعيض و تعصب  در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه كابل است.
ازآنجايكه در نظام دموكراسي تحصن و اعتصاب غذايي يك وسيله اي براي بيان خواسته ها و جلب نمودن توجه ديگران در همان نقطه اي كه حقي تلف شده و مي شود، مي باشد، اعتصاب غذايي محصلين دانشگده علوم اجتماعي دانشگاه كابل يك حركت مدنيي مسالمت آميز بوده و گاميست براي دادخواهي از حقوق دانشجويان كه به گونه هاي مختلف از حقوق شان در آن دانشكده، محروم بوده و هنوز هستند.
اين براي اولين بار نيست كه دانشجويان اين دانشكده دست به اعتراض زده اند بلكه قبل از اين حركت، چندين بار دست به اعتراض زده اند و براي تغيير وضعيت تعصب آفرين دانشكده علوم اجتماعي صداي شان را بلند نموده و در حد توان هر دري را كوبيده اند كه متأسفانه هيچكدام نتايج مثبت نداشته است و اين تحصن به ادامه اي همان ابراز نارضايتي هاي است كه اين دانشجويان قبلا بيان داشته اند و اين بار دست به تحصن عمومي و گسترده زنده اند.
قطعنامه كه توسط خود دانشجويان متحصن صادر گرديده است؛ و در آن دانشگاه محلي براي رشد استعداد ها و تربيه سالم كادرهاي علمي دانسته شده، نه محلي براي زورگويي، تبعيض و خشونت. و نيز در آن قطعنامه تصريح گرديده است كه دانشكده علوم اجتماعي محلي براي حق تلفي، زور گويي خشونت تبديل گرديده و و آنها با انجام اين حركت مدني خواستار رفع آن هستند.
بنا براين فعالين مدني باميان طي يك گردهمايي، تحصن دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه كابل را يك حركت، مدني و مطابق با اصول و معيارهاي يك  نظام دموكراتيك دانسته و خواسته هاي شان را ذيلا بيان ميدارند:
1)  از حركت مدني، عدالت خواهانه و تعصب زدايي دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه كابل حمايت نموده و حركت شان را كاملا يك حركت به جا، مدني و مطابق با اصول نظام دموكراسي ميدانيم.
2)  ازآنجايكه دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي  دانشگاه كابل، براي چندين بار دست به  اعتراض زده اند ولي خواسته هاي شان را كسي نشنيده است، و در نتيجه دست به تحصن زده اند، از دولت مركزي و بخصوص از دانشگاه كابل ميخواهيم تا به خواسته هاي تحصن كنندگان رسيده گي نمايد.
3)  از آنيجايكه شش روز از آغاز تحصن ميگذرد و تا هنوز دولت و حكومت هيچ اقدام عمليي در رابطه با رسيدگي به خواسته هاي محصلين متحصن نكرده و از طرفي هم تحصن كنندگان از شش روز به اين طرف تحصن شان را خاتمه نداده اند، كه درصورت تداوم اين وضع احتمال وقوع فاجعه انساني وجود دارد و دولت در آن صورت مرتكب نقص صريح حقوق بشر گرديده و با خشم مردم و ملل جهان روبرو خواهد گرديد.
4)  از آنجايكه اين تحصن در روبرو تعمير پارلمان است و محصلين اعتصاب را در روبروي خانه مردم افغانستان آغاز كرده اند، از تمام اعضاي پارلمان ميخواهيم كه هرنوع تعصب را كنار گذاشته و بخواسته هاي محصلين تحصن كننده رسيدگي نمايند.

وسلام
فعالين مدني باميان

4 جوزا 1392





۱۳۹۱ بهمن ۲۲, یکشنبه

مظاهره مردم بامیان در رابطه با قتل عام افشار



فعالان مدنی ، حقوق بشر و شهروندان بامیان در یک  گرد همای مسالمت آمیز و دادخواهانه  از جامعه بین الملل  و دولت افغانستان خواستار به محاکمه کشانیدن  عاملین  قتل عام مردم بی گناه افشار کابل شدند. این گردهمای   از مسجد رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری آغاز و در  چوک الکین خاتمه یافتن.  مظاهره کننده گان  شعار های – افشار  خون چکان است – سیاف در پارلمان است
خون شهدای افشار – مطاع مفت بازار – سر داده و با اعلان  قطع نامه ای  مظاهره شان را پایان دادن.



قطعنامه تظاهرات  مردم بامیان در سالروز فاجعه افشار

بنام خداوند عدالت، آزادی و برابری

قطعنامه مظاهره مردم بامیان، فعالین مدنی و مدافعین حقوق بشر دربیستمین سالروز فاجعه افشار

مَن قَتَلَ نَفساً بِغَیرِنَفسِ اَو فَسادِ فِی الاَرض فَکَٱَنَّما قَتَلَ الناسَ جَمیعا
هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل، وبدون فساد درروی زمین به قتل برساندٰ چنان است که همه انسانها را کشته است
قرآن کریم، سوره مائدهٰ، آیه 32 

سه دهه جنگ درافغانستان، زمینه ساز فجایع عظیم و قتل عامهای بزرگ ونسل کشی های گسترده وبی حد وحصری گردید که ازجانب قدرت مداران برمردم بی دفاع افغانستان روا داشته شد و تا هنوز که یازده سال از آغازبکار دولت افغانستان میگذرد، هیچکدام ازعاملین این قتل عامها و نسل کشی ها، به پای میز محاکمه کشانده نشده وبه سزای اعمالشان نرسیده اند. فرهنگ معافیت، باعث تشویق بیش از پیش این جنایت کاران جنگی گردیده، وبه وخامت اوضاع افزوده است. چه آنکه اگراین جنایت کاران به پای میزمحاکمه کشانده می شدند و به سزای اعمالشان می رسیدند، آمارجنایات جنگی، قتل عامها و نسل کشی ها، تا این حد بالا نمی گرفت. لهذا آینده نگری و خرد گرائی، ما را به اتخاذ اقدامات پیشگیرانه وا میدارد و ما ازشورای امنیت ملل متحد، سازمان عفو بین الملل و سازمان دیده بان حقوق بشرمیخواهیم که دولت افغانستان را دراعمال سیاست های پیشگیرانه، یاری رساند
ما مظاهره کنندگان امروزی، خواستهایمان را طی 4 ماده، ذیلا" چنین توضیح می دهیم



1. ما، ازدولت افغانستان میخواهیم که ازپروسه عدالت انتقالی حمایت نموده و زمینه را برای انجام هرچه شفاف ترآن آماده نماید



2. ازکمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میخواهیم که اکنون که ده سال از آغاز فعالیت این کمیسیون می گذرد و تحقیقات و مستند سازی های شان درمورد جنایات جنگی و موارد نقض حقوق بشر، به پختگی لازم رسیده است، بدون هیچ ملاحظه ای، به افشای لیست جنایتکاران جنگی، ناقضین حقوق بشر و عاملین نسل کشی ها و قتل عامها، مخصوصا نسل کشی مردم بی دفاع و غیرنظامی افشار بپردازد



3. ما ازتمامی نهادهای ملی و بین المللی مدافع حقوق بشر، سازمانهای جامعه مدنی و فعالین حقوق بشرمی خواهیم که کمیته دادخواهی از حق قربانیان افشار را تشکیل داده وبرای قربانیان اعاده حقوق نماید



4. ما ازدولت افغانستان میخواهیم که یکی از مکانهای عمومی شهرکابل را، بنام شهدای افشار نامگذاری کرده ویک بنای یادبود، درمحل دفن شهدای افشار، اعمار نماید و ازهرگونه ساخت و سازواعمار خانه های خود سر، درمحل دفن این شهداء، جلوگیرکند.



     مورخ 21 دلو 1391 خورشیدی، مطابق با 9 فبروری 2013 میلادی









۱۳۹۱ دی ۲۹, جمعه

برای توقف نسل­کشی هزاره­ها، وجدان­های بیدار جهان را به یاری می­طلبیم


برای توقف نسل­کشی هزاره­ها، وجدان­های بیدار جهان را به یاری می­طلبیم
 

 
با امضای این طومار، به پایان قتل­عام هزاره­ها و شیعیان در پاکستان و نجات جان انسانهای بیگناه در کویته کمک کنید!
کشتار بیرحمانه اخیر هزاره­ها در کویته پاکستان، که در یک روز بیش از صد قربانی برجای گذاشت و خانواده­های بسیاری را عزادار کرد، بار دیگر ضرورت یک عزم جدی بین المللی را برای جلوگیری از بروز فجایع مشابه روشن ساخت. ما از سازمان ملل متحد، سازمانهای مدافع حقوق بشر، اتحادیه اروپا، پارلمان اروپا و همه افراد و نهادهایی را که به دموکراسی، آزادی بیان و عقیده و به جان انسانها و کرامت بشری ارزش قایل­اند، می­خواهیم تا بردولت پاکستان فشار وارد نمایند و خواستار اقدام عاجل و قاطع آن برای اجتناب از تکرار فاجعه نسل­کشی هزاره­ها و شیعیان در این کشور شوند. ما باردیگر وجدان­های بیدار بشری را فرا می­خوانیم تا مانع کشتار هزاره­های کویته شوند. ما هشدار می­دهیم که روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان زمینه تاخت­وتاز حلقات بنیادگرا را وسیع­تر خواهد ساخت و اقلیتهای آسیب­پذیر قومی و مذهبی را در افغانستان و پاکستان بیشتر در معرض خطر قرار خواهد داد. تلاش امروز نهادهای بین­المللی و مدافع حقوق­بشر، بی­تردید از تکرار قتل­عام هزاره­ها پس از سال ۲۰۱۴ میلادی در افغانستان و پاکستان جلوگیری خواهد کرد.
حادثه خونین اخیر در کویته علیه هزاره­ها، یادآور ستم تاریخی است که در طول بیش از یک قرن در منطقه بر این مردم رواداشته شده است. هزاره­ها به عنوان یکی از بزرگترین گروه­های قومی افغانستان با پیشینه­ای چند هزار ساله در منطقه و برخوردار از اصالت بومی، از اوخر قرن ۱۹ میلادی بطور سیستماتیک و منظم در معرض نسل کشی، زندان، تبعید، بردگی، محرومیت، تاراج وغارت قرار گرفته­اند. نقطه آغاز این روند دوران امیر عبدالرحمان، پادشاه مستبد افغانستان، در دهه­ 1890 بود که بنا بر آمار معتبر بیش از 60 درصد این قوم نابود شدند، زمین­های­شان غصب، دارایی­های­شان تاراج و فرزندان شان به حیث کنیز و غلام به فروش رسیدند و از فروش آنها مالیه رسمی دولتی اخذ گردید. در دوره اخیر و در ادامه همین نسل­کشی، طالبان قتل عامهای مزار شریف، بامیان و یکاولنگ را در سالهای 99-1998 بر هزاره­ها تحمیل کردند؛ قتل­عامهایی که محکومیت شدید از سوی سازمانهای مدافع حقوق بشر را نیز به دنبال داشت. در همین راستا، طالبان تندیسهای عظیم بودا را در ولایت بامیان، با هدف زدودن هویت تمدنی و تاریخی هزاره­ها،  با خاک یکسان کردند.
هزاره­های کویته بلوچستان بخشی از همان تبعیدیان این قوم­اند که صد سال پیش برای نجات جان­شان به هندوستان وقت پناه بردند؛ بخشهایی که بعد از تشکیل پاکستان در 1947 میلادی و جدایی آن از هند جزو قلمرو آن شد. هزاره­های ایالت بلوچستان پاکستان سهم بزرگی را در توسعه و آبادانی این کشور و همچنین در حفظ تمامیت ارضی آن در طول چند دهه گذشته داشته­اند. اما آنان از سه سال بدین­سو، بطور زنجیره­ای، منظم و هدفمند در معرض حملات تروریستی حلقات بنیادگرا قرار گرفته و صدها قربانی داده اند. این قربانیان شامل فعالان سیاسی، چهره­های علمی، هنرمندان، ورزشکاران، زنان، اطفال و مردم عادی می­شوند که همه فقط به جرم هزاره و یا شیعه­بودن بی­­رحمانه به قتل رسيده اند. تشدید حملات تروريستی در ماههای اخیر به گونه­ای بوده که امنيت و آسایش، و زمینه کار، تحصيل، گشت و گذار، و زندگی عادی هزاره­ها را در کويته به کلی سلب کرده است. مسئولیت این رشته کشتارهای کور را، که در گزارش ارائه­شده در کنفرانس اخیر پارلمان بریتانیا درباره هزاره­ها نیزنسل­کشی خوانده شد، گروه­های افراطی و تروریست چون لشکر جنگوی و سپاه صحابه پاکستان رسماً به عهد گرفته­اند. آنان در بیانیه­های خود صراحتاً به کشتار بیرحمانه هزاره­ها و شیعه­های پاکستان، به عنوان رافضی و خارج از دین، افتخار کرده­اند. این در حالی است که از سه سال پیش تا کنون هیچ­یک از عاملان این کشتارها تعقیب نشده و به پای میز محاکمه کشانده نشده­اند. این رویدادها به وضوح نشان می­دهد که اکنون این حلقات تروریستی و بنیادگرا، با پشتیبانی و یا اغماض حلقاتی در درون دولت و سازمان استخبارات پاکستان و همچنین حامیان خارجی­­شان در میان اعراب تندرو منطقه، آشکارا وعلنی شیوه­ اسلاف­شان را در پیش گرفته و برای تداوم نسل­کشی هزاره­ها با شدت بیشتر آماده می­شوند. گواه این امر تازه­ترین رویداد کشتار جمعی هزاره­های کویته در 10 جنوری 2013 است که طی آن بیش از صد نفرجان خود را از دست داده و و نزدیک به 200 تن دیگر زخمی شدند.
هزاره­های کویته و فاجعه­دیدگان حوادث اخیر برای فراخوندن وجدانهای بیدار و توقف کشتار جمعی توسط تروریستان افراطی، صدها نفر، به شمول زن و مرد، پیر، جوان و کودک، در کنار جنازه­های عزیزان­شان سه شب و سه روز دست به تحصن زدند؛ تا بدین­وسیله صدای اعتراض خود را به گوش دولت پاکستان، جامعه جهانی و سازمانهای مدافع حقوق بشر برسانند.
ما این نامه را امضا می­کنیم تا فریاد مردمی را به گوش جهانیان برسانیم که مدافع راستین صلح، دموکراسی و حقوق بشر در پاکستان و افغانستان بوده­اند، اما در پیش چشمان بشریت، آنهم در عصر تکنالوژی و مدنیت، در معرض نسل­کشی قراردارند. ما با امضای این طومار خواستار محکومیت کشتارهای اخیر در کویته پاکستان، حمایت تمامی وجدانهای بیدار بشری از فاجعه­دیدگان و قربانیان آن و تلاش هماهنگ بین­المللی برای جلوگیری از تکرار قتل­عامهای مشابه می شویم.
برای امضا لطفا این جا کلیک کنید


STOP the genocide of the HAZARA Ethnic minority in Pakistan
 
 
We urge the United Nations, the United States government, the European Union, the UK government and the wider world and international Human Rights’ organisations to join us to condemn the latest terrorist attack in Pakistan in which over 100 Hazara people were killed and nearly 200 innocent women and children were injured. We also request these governments and international organisations to take firm actions to put pressure on the Pakistani authorities to take necessary actions to protect the Hazara community in Pakistan. We are afraid, if these targeted terrorist attacks against the Hazara people continues, this would have a wider implications on the political stability in Afghanistan and Pakistan and subsequently jeopardies the current on-going NATO withdrawal from Afghanistan. 
 
The recent coordinated terrorist attacks against the Hazaras of Pakistan are a reminder of the historical oppression the Hazaras have endured in the region over the centuries. Hazaras is one of the four largest ethnic minorities in Afghanistan. The systematic prosecution of Hazaras dates back to the brutal reign of Amir Abdur Rahman who according to some estimates slaughtered 60% of the Hazara people at the end of 19th century in Afghanistan. Other recent massacres of Hazaras include the Taliban massacre of Hazaras in Mazar-e-Sharif, Bamyan, and Yakawlang cities in 1998 and 1899, which were widely condemned by international Human Rights organizations. The destruction of the Buddha statues in Bamyan in 2000 by Taliban was also a clear attempt to eliminate a central part of the Hazara history, culture and identity.
 
The Hazaras of Pakistan who reside mainly in and around Quetta-Baluchistan are refugees who fled Abdur Rahman’s massacre in late 19th century to British-India. Curently, just over a million Hazaras living in Pakistan. The Hazaras have played prominent roles in the development of today’s Pakistan and they have proven to be the most peaceful and responsible citizens of Pakistan. 
 
In the last three years, there has been a systematic killing of Hazara community in Baluchistan, Pakistan. Most of them have been prominent Hazara leaders, civil society activists, intellectuals and innocent women and children. The Lashkar-e-Jhangvi and Sipah-e-Sahaba terrorist organizations have claimed responsibility for these attacks. In the latest terrorist attack on 11 January 2013, over 100 Hazaras were killed. In protest, the Hazara people organised a sit-in for four nights in cold weather refusing to bury loves ones to peacefully defy these barbaric and terrorist acts.
 
By signing this petition we collectively condemn the killing of innocent and civilian Hazara people in Pakistan. We also demand from the Pakistani authorities, the UN, and the wider world to take firm actions to prevent the recurrence of these attacks.
 
 
Please sign our petition at:
 

۱۳۹۱ آذر ۱۲, یکشنبه

كنفرانس مطبوعاتي فعالين مدني دايكندي عليه گروهاي مسلح غير مسوول


شبكه جامعه مدني ولايت  دايكندي  كنفرانس مطبوعاتي  را عليه  گروه ها ي مسلح غير مسوول تشكيل داده و  كه  در این کنفرانس هادی رحیمی زاده وکیل شورای ولایتی و جواد دادگر مسوول ولایتی کمیسیون مستقل حقوق بشر و مسولین نهاد های مدنی اشتراک داشتن  و قطع نامه اي   را صادر نموده و خواهان  توجه جدي دولت و نهاد هاي امنيتي  درين باره شدند  .
متن قطعنامه کنفرانس مطبوعاتی شبکه جامعه مدنی ولایت دایکندی علیه گروه های مسلح غیر مسوول
بسم الله الرحمن الرحیم
پدیده شوم نا امنی و تروریسم کور مدت ها است که بر سرنوشت مردم صلح جو و بی دفاع دایکندی سایه گسترده و هم چنان قربانی می گیرد. در اینکه چه سیاستی در پشت این ماجرای المناک قراردارد، جای سخن ها و روایت های بسیاری برجای است ولی آن چه عیان و روشن است این است که مردم عزیز ولایت دایکندی سیاست های غیر موثر و غیرمعقولانه سیاست گذاران و دولت مردان خویش به خصوص بخش های امنیتی  را عامل اصلی می دانند. کشتار سازمان یافته و قتل های زنجیره ای مردم بی گناه در طی سال های اخیر از جمله حنیفه بنت اکبر در ولسوالی خدیر ولایت دایکندی که به تازگی در تاریخ 10 قوس 1391 مظلومانه به شهادت رسید، بیانگر مدعای فوق است. یکی از گروه هایی که متاسفانه مدت ها است به عنوان لانه نا امنی و جلادان کوردل در آمده است، گروه های مسلح غیر مسوول در ولسوالی خدیر است. هراس افگنانی که دراین ولسوالی لانه کرده اند، نه تنها مردم این ولسوالی  بلکه مردم بی دفاع این ولایت  را نیز هدف قتل های مرموز و جنایتکارانه خویش قرار داده اند.  چنان که می دانیم در سالهای اخیر ولسوالی های خدیر، سنگ تخت و بندر و میرامور مورد هجوم بی وقفه نیروهای مزدور و جنایتکار قرار گرفته اند و هم چنان به صورت زنجیره ای  از مردم بی دفاع قربانی می گیرند. طی چند سال اخیر ده ها نفر از مردم بی گناه این ولسوالی ها جان شرین خویش را از دست داده و به وسیله خفاشان سیه دل و سیه روی جام شهادت نوشیده اند ولی متاسفانه هیچ اقدام موثر و قابل توجه تا هنوز از سوی نهادهای مسول صورت نگرفته است. بی تردید رویدادهایی که در روزهای اخیر در مرکز نیلی و خدیر و دیگر ولسوالی ها صورت گرفت ، نشان دهنده یگانگی ریشه های خشونت دراین ولسوالی ها و تمام افغانستان، است. بنابراین جا دارد که دولت محلی دایکندی و مرکزی کابل به مصلحت گرایی و حمایت های مرموز از گروه های مسلح غیر مسوول پایان داده و در زمینه مبارزه جدی با مسلحین خون خوار، تصامیم قاطعی اتخاذ کنند. در غیر آن صورت ما آینده بس خطرناک و افزایش جرم و جنایت سازمان یافته تری را پیش بینی می کنیم.
شبکه جامعه مدنی ولایت دایکندی ضمن ابراز همدردی با خانواه های مرحومه حنیفه و آرزوی مغفرت و رحمت بی پایان الهی برای شهدای وقایع تازه شهید شده در دایکندی، این اقدامات خشونت بار را محکوم کرده و طی یک کنفرانس مطبوعاتی، موارد آتی را به عنوان خواسته های اساسی و اصلی شبکه جامعه مدنی و مردم ولایت دایکندی مطرح می کند وتعهد می کند که در راستای تحقق  این خواسته ها از هیچ تلاشی فروگزار نخواهد کرد:
1-      از دولت محلی و ارگانهای امنیتی می خواهیم که به وظایف خویش عمل کرده و هرچه سریع تر جلو این قتل های بی رحمانه  و سازمان یافته  را گرفته و به مصلحت گرایی که یگانه دلگرمی خفاشان کور دل و آدم کش شده است، پایان دهد.
2-      دولت و نهادهای امنیتی فکر می کرد که با به راه انداختن پروسه صلح نمایشی و مضحک در ولایت دایکندی می توانند بر ناامنی ها و قتل های سازمان یافته سرپوش بگذارد ولی ما می بینیم که ریشه های کشتار و قتل های زنجیره ای عمیق تر از آن است که آن ها فکر می کنند. لذا از دولت افغانستان می خواهیم که هرگونه مصالحه، گفتگو و صلح با اشخاص که دست شان در خون مردم آغشته اند و باید به عنوان جنایتکاران جنگی تحت محاکمه قرار گیرند، بردارند و تا دیر نشده به این مصلحت ها پایان داده و راه های عملی تر، معقول تر و جدی تری را در راستای مبارزه با گروه های مسلح غیرمسوول در پیش گیرد، در غیر آن احتمال بسیار قوی وجود دارد که دایکندی بار دیگر در کام خشونت، وحشت و رعب و جنگ فرو رود و مسئوولیت آن به دوش دولت افغانستان به خصوص نهادهای امنیتی خواهد بود.
3-      از قوای بین المللی و کشورهای دوست افغانستان و کسانی که ادعای مبارزه با تروریسم را میکنند، می خواهیم که از حالت تخدیر برآمده و به جای مصلحت گرایی و گفتگو با تروریستان خون آشام به تعهدات خود در برابر گروه های دهشت افکن عمل کنند.
4-      از جامعه جهانی به ویژه سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری می خواهیم که بر دولت مرکزی افغانستان فشار آورده و از آن جدی بخواهد که از مصلحت اندیشی و بی مسوولیتی در قبال مردم ولایت دایکندی دست بردارد.
5-      از عموم نیروهای موثر در سرنوشت مردم دایکندی بخصوص ولسوالی های نا امن به خصوص رهبران و حامیان  و وکلای مردم دایکندی در مجلس نمایندگان و سنا و شورای ولایتی ولایت دایکندی می خواهیم که به خواب خود در مقابل جنایات مرموز در مقابل مردم این ولایت اختتام ببخشند و از عمق توان وقدرت خود در راستای منع هراس افگنی گروه های مسلح غیر مسوول، دست به کار شوند.
6-      از عموم دانشمندان، فرهیختگان، دانشجویان و علمای دایکندی در سراسر جهان می خواهیم که به هر شکل از اشکال از مردم بی دفاع خود که در این ولایت هدف نقشه کور وظالمانه قرار می گیرند،  حمایت کنند و در هرنقطه ای از جهان هستند صدای مظلومیت مردم را به گوش جهانیان برسانند و نگذارند که جلادان ودژخیمان تاریخ  بار دیگر سرنوشت مردم صلح جو و فرهنگ دوست دایکندی را با خشونت آدم کشی عجین سازند تا شاید بتوانند جنایات خویش را در سایه ترس و هراس بپوشانند.
7-      از بازماندگان شهدای عزیز نیز می خواهیم که با ذکاوت و هوشیاری تمام بر مسایل بر حق خود پافشاری کرده و در برابر گروه های دهشت افگنی سیه دل  مقاومت کرده و تا عمل دولت مردان و نیروهای به خواسته های برحق شان از پای نایستند.
8-      شبکه جامعه مدنی دایکندی یک بار دیگر از دولت محلی و ارگانهای امنیتی دایکندی می خواهد که به حمایت پیدا و پنهان خویش از گروه های مسلح غیر مسوول و سیاه رویان تاریخ پایان داده و و هم چنین از دولت مرکزی افغانستان و جامعه بین المللی می خواهد، به گفتگو با جنایتکاران، خاتمه داده و بیش از این با سرنوشت مردم این ولایت بازی نکنند.
9-      شبکه جامعه مدنی دایکندی از سازمان ملل متحدمیخواهد، تااز دولت افغانستان جدی بخواهد تا از مصلحت گرایی های خویش در ولایت دایکندی خودداری نمایند.
10-   از تمام نهادهای مدنی و هم چنین از کمیسون مستقل حقوق بشر افغانستان می خواهیم که صدای مردم مظلوم و تحت ستم ولایت دایکندی را به گوش جهانیان رسانده و به وظایف قانونی و انسانی خویش عمل کنند.
11-   در اخیر بار دیگر تاکید می کنیم که اگر چنانچه نهادهای امنیتی به درخواست های برحق مردم پاسخ مثبت نداده و بار دیگر به جنایت کاران مدال و پاداش دهند، شبکه جامعه مدنی و مردم ولایت دایکندی از هیچ کوششی در راستای افشای فساد و تبانی نیروهای امنیتی با جنایت کاران دریغ نخواهد ورزید.
والسلام علیکم
شبکه جامعه مدنی دایکندی
نیلی/ دایکندی
12 قوس 1391










 عكس از  مهدي مدبر