علاقمندان وبلاک ستاره بامیان

۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

گشايش جرگه عنعنوي

امروز جرگه عنعنوي در كابل رسما توسط حامد كرزي گشايش يافت كه در آن بيشتر از 2 هزار نفر از سراسر كشور اشتراك نموده در حاليكه  بعضي از احزاب سياسي  و تعداد  از نماينده گان مردم در پارلمان اين جرگه را غير قانوني خوانده و بر گذاري اين جرگه را  كم اهميت دانستن شوراي ملي  مي داند   هیئت اداری مجلس نمایند گان  اعلان كرده كه  شرکت نمودن اعضا وهیئت مجلس نمایند گان خلاف قانون بوده وکسی حق اشتراک دراین جرگه را ندارد ، درحا ليكه ريس جمهور كرزي  گشايش اين جرگه را به نفع  افغانستان دانسته  و مي گويد :
حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان در گشایش لویه جرگه در کابل گفت، در صورتی که منافع افغانستان در پیمان استراتژیک با آمریکا تامین شود، آمریکا می تواند در افغانستان "تاسیسات نظامی" داشته باشد.
لویه جرگه افغانستان با سخنرای حامد کرزی رسما افتتاح شد، آقای کرزی در این سخنرانی به مسایل مهم و متعددی اشاره کرد که بخشهایی از آن را اینجا می خوانید، این متن بر اساس سخنرانی آقای کرزی تایپ شده است.

در مورد ده سال گذشته

سفر ده سال اخیر افغانستان، سفر پر بار و پربرکت بود. افغانستان از هیچ و از تنهایی و از انزوا و از بدبختی و از بیچارگی و از هیچ نداشتن، به کشوری رسید که میلیون ها فرزند دختر و پسرش درس می خوانند. هزاران نفر به دانشگاه ها می روند، هزاران نفر در خارج درس می خوانند، صحت ما، بیمارستانها، کلینیک ها، صدها بار بهتر شده، ثروت مملکت ما زیاد شده. در سال ۲۰۰۲ کل ثروت افغانستان ۱۸۰ میلیون دالر بود و حالا این ثروت به ۶ میلیارد دالر رسیده است.


روابط افغانستان با کشورها احیا شده. در زمان طالبان فقط در سه کشور سفارت داشتیم، امروز افغانستان در بیشتر از شصت کشور جهان نمایندگی سیاسی دارد.
مهمتر از همه، برای ما این است که افغانستان دوباره خانه تمام افغانها شده است. هر افغانی با هر فکر و هر سلیقه ای از سراسر افغانستان در شورای ملی ما حضور دارند. مجاهد آنجا نشسته و خلقی و پرچمی هم نشسته اند، رهبران جهادی و علمای دین در کنار روشنفکران در شورای ملی هم نشسته اند. از مخالفانی که در چارچوب نظام سیاسی افغانستان کار می کنند و منتقد ما هستند، استقبال می کنیم خوش آمدند و از آزادی کامل بیان و فعالیت های سیاسی برخوردار هستند.

چالشها و کاستی ها

ولی مشکلات هم داریم. مشکلات بسیار جدی داریم. راه پر از خار و سنگلاخ در پیشرو داریم. به مهم ترین آرزوی ما که امنیت است نرسیده ایم، به ثبات رسیده ایم، اما به امنیت کامل نرسیدیم. جنگ علیه تروریسم به شکلی که آرزوی مردم افغانستان بود، پیش نرفت.


جامعه بین المللی در کامیابی های ما با ما شریک هستند، تشکر می کنیم. از آمریکا تا اروپا تا جاپان و همسایه ها و جهان اسلام و کشورهای عربی، از همه شان تشکر می کنیم خیلی به ما کمک کردند ولی جنگ علیه تروریسم، موفق نشد، افغانستان قربانی بزرگی داده و هنوز می دهد، افغانستان به این عقیده است که جنگ علیه تروریسم در خانه های مردم افغانستان نیست، لانه های تروریسم در جای دیگری است.


فساد اداری در مملکت غوعا می کند.مردم آزاری از جانب حکومت هنوز وجود دارد، هنوز هم خانه های مردم افغانستان مصون نیست. هم نهادهای دولتی افغانستان می توانند مردم را آزار بدهند و هم خارجی ها. پس با این مشکلات چه کنیم؟ چه امکانهایی داریم که بتواند افغانستان را به منزل مقصود برساند. امکانهای داخلی ما چیست و امکانهای خارجی ما چیست؟

غرب، همسایه ها، ایران و آمریکا

برخورد با خارجی ها در ده سال گذشته بیش از هر زمان دیگری شفاف بوده است. ایران و آمریکا با هم مخالف هستند، متاسفانه و بدبختانه، ولی افغانستان با آمریکا که در خاک ما حضور دارد، رابطه خود را نگهداشته و واضحا گفته که ایران، برادر، همزبان و همسایه ما است. ما با ایران رابطه خود را مستقل نگه میداریم. به هر قیمتی هم که شده نگه می داریم. هر دو (ایران و آمریکا) در افغانستان معقول عمل کرده اند، ایران بیشتر، درک کرده که ما چه ضرورت ها و نیازهایی داریم. با پاکستان رابطه خود را حفظ کرده ایم. با چین و روسیه رابطه خود را ساخته ایم. با هند رابطه عالی و خوبی داریم. همینطور با تاجیکستان و کشورهای آسیای میانه و کشورهای عربی و جهان اسلام. با غرب و آنهایی که با غرب وا سته هستند، طبیعی است که روابط ما به کمک آمریکا خوب شد.
ولی با این همه چرا هنوز به خاک نشسته ایم؟ چرا هنوز ویران هستیم؟

اشتباه آمریکا و غرب

جهاد ملت افغانستان،( علیه شوروی) برحق بود. از آمریکا تا جهان اسلام و غرب به کمک مجاهدین آمدند و خصوصا ایران و پاکستان به ما خانه دادند که هرگز فراموش نمی کنیم. آنها نان و آب خود را با ما قسمت کردند که هرگز فراموش نخواهیم کرد. ولی جهاد افغانستان، دستاوردش و فایده اش به تمام جهان رسید اما به افغانستان نرسید. آمریکا رقیب بزرگ اش اتحاد شوروی برداشت. همسایه های ما و برادران مسلمان ما در آسیای میانه آزاد شدند. پاکستان صاحب بمب اتمی شد، از برکت جهاد افغانستان. اما روزی که ما(گروه های مجاهدین در دهه نود میلادی) به کابل آمدیم، آمریکا و سایر کشورها سفارت های خود را بستند. رفتند و افغانستان را فراموش کردند. خود ما هم عاقبت اندیشی نکردیم. خانه ما ویران شد، دربدر شدیم. انزوای ما بیشتر و بیشتر شد.

آمریکا و غرب نمی خواهد اشتباه را تکرار کند

بعد از یازده سپتامبر، غرب دوباره آمد به افغانستان، چون منفعت شان در خطر افتاده بود. و این بار می گویند که اشتباه خود را تکرار نمی کنیم، ببینیم که تکرار می کنند یا نه! این بار می گویند دیگر نمی روند و افغانستان را فراموش نمی کنند. حالا سوال اساسی این است که بسیار خوب اگر می خواهید بمانید، روابط ما با همدیگر باید شفاف و تعریف شده باشد.


حالا در این معامله، آیا افغانستان به طرف رفاه بیشتر خواهد رفت به طرف حاکمیت ملی خواهد رفت؟ سربازان خارجی از افغانستان می روند و این به نفع افغانستان است. ما می مانیم و خاک ما. آیا در رفتن آنها افغانستان ثبات خواهد داشت؟ کمک ها و همکاری جهان را خواهد داشت؟ بعد از ۲۰۱۴ ما چه می کنیم؟ آیا می توانیم از خاک خود دفاع کنیم، باید زیرپا نشویم. در حالی که از همکاری همسایه ها سپاسگزار هستیم. اما مداخله آنها هم ما را خراب می کند و هم خودشان را.

آمریکا با قدرت در افغانستان می ماند

باید طوری با جهان رابطه داشته باشیم که ثبات عمومی افغانستان در منطقه و جهان مصون بماند. نه ثبات فردی. هم با بریتانیا، هم با اروپا و هم با ناتو و هم با آمریکا حاضر هستیم و خوشحال هستیم که پیمان استراتژیک داشته باشیم.


اما معامله با آمریکا فرق می کند. فرقش این است که آمریکا اینجا می ماند و با قدرت می ماند. از تاسیسات نظامی ما استفاده می کند، کوشش ما این است که مفاد خود را در مفاد آنها جستجو کنیم.

پیش شرط های افغانستان

آمریکا تاسیسات می خواهد، که تاثیراتی خود را بر ما و بر منطقه و همسایه ها خواهد داشت. ما، می توانیم از این تاسیسات به نفع افغانستان استفاده کنیم. اما ما پیش شرط هایی داریم و آن اینکه: آمریکا و ناتو در افغانستان بازرسی خانه ها را قطع کند. عملیات شبانه را قطع کند. و ادارات موازی با ادارات افغانستان نداشته باشد، ما قطعا ادارات موازی خارجی با ادارات افغانستان نمی خواهیم. ما تثبیت حاکمیت ملی خود را به هر عنوان می خواهیم و از امروز می خواهیم رابطه بین ما و آمریکا، باید رابطه بین دو کشور مستقل باشد.


در حالی که با آمریکا و غرب دوستی می کنیم، با روسیه چین و همسایه های خود هم دوستی می داشته باشیم. به هر قیمتی که باشد. و اطمینان می دهیم به کشورهای همسایه، که از خاک افغانستان علیه هیج کسی اقدام نمی شود.


اینها شرایط افغانستان است. با این شرایط، افغانستان حاضر است با آمریکا پیمان استراتژیک امضا کند و این به خیر ما است. پول شان به افغانستان می آید، سرباز و پلیس ما را تربیت می کنند، ثبات عمومی منطقه را تامین می کنند.
امروز ما و شما با ذهن واضح و روشن، با خواسته های واضح و روشن و با منفعت ملی افغانستان، حاضر به معامله استراتژیک با آمریکا و دیگر کشورها هستیم و آن را به خیر مردم افغانستان می دانیم. با تمام آزردگی هایی که از آمریکا و غرب داریم، ولی آزردگی امروز ما باعث این نشود که منفعت فردای خود را به خطر بیندازیم. کودکان امروز ما، باید زندگی بهتری در فردا داشته باشند. کودکان ما باید بهتر زندگی کنند.

با ایران بهترین روابط را خواهیم داشت

با ایران و همسایه های ما بهترین روابط را باید داشته باشیم. تا حالا این رابطه را نگهداشته ایم و آن را ادامه می دهیم. پس دیدگاه من در مورد پیمان های استراتژیک همین بود. آمریکا حق ندارد مردم افغانستان را زندانی کند. حق ندارد که در خاک ما زندان داشته باشد. تاسیسات نظامی می خواهد، می دهیم، این به نفع ما است.

در مورد مذاکره با طالبان

افغانها صلح می خواهند. اینکه چگونه صلح کنیم، با که صلح کنیم، با که صحبت کنیم. این مسئله ای است که شما نمایندگان مردم افغانستان در این مورد به ما مشورت بدهید. یک تجدید نظر کنیم که چگونه صلح کنیم.


بر گرفته  از سايت BBC

هیچ نظری موجود نیست: